در سوگ خورشید
14 خرداد 1394 توسط زهره مانده گاری اندانی
در آن روز خورشیدی غروب کرد که با طلوع آن هزار چشمه نور در زندگی ملت ایران جوشیده بود. روحی عروج کرد که با نَفَس روح الهیاش پیکر ملت را جان بخشیده بود. حنجرهای خاموش شد که نَفَس گرمش، سردی و افسردگی از جهان اسلام زدوده بود. لبانی بسته شد که آیات الهی عزت و کرامت را بر مسلمین فروخوانده و افسوس و ذلت را در روح آنان باطل ساخته بود».[1]
خرداد همیشه بار غم بر دوش ما نهاده است.
ای روح پر کشیده به بهشت!
در سالگرد عروج ملکوتیات، باز همه غم، چنگ بر دلهایمان میزند.
سوگ ارتحال تو، مدینه ایران را به غم و ماتم نشاند و چشمههای اشک را از دیدگان خونبارِ امّت عاشق، جاری ساخت.
آنچه رفت، پیکر پاک و جسد مطهرت بود.
آنچه ماند، فکر ناب و اندیشه روشن و خط ماندگارت بود.
اماما! روح تو به آسمانها پر کشید،
اما راه تو، ای روح خدا! در زمین و میان عاشقان تداوم یافت.