• خانه 
  • تماس  
  • ورود 

جوانی از دیدگاه مقا م معطم رهبری(مد ظله العالی)

09 خرداد 1394 توسط زهره مانده گاری اندانی

جوانی، یک پدیده درخشان و یک فصل بی بدیل و بی نظیر از زندگی هر انسانی است. در هر کشوری که به مساله جوان و جوانان، آن چنان که حق این مطلب است، درست رسیدگی بشود، آن کشور در راه پیشرفت، موفقیتهای بزرگی به دست خواهد


درباره مسوولیتهایی که نسبت به جوان وجود دارد، باید بگویم که جوانی این دوره مشعشع و درخشان دوره ای است که اگرچه چندان طولانی نیست، اما آثارش یک آثار ماندگار و طولانی در همه زندگی انسان است. جوانی از بلوغ آغاز می شود. در این جا می خواهم از منظر جوانان به مساله نگاه کنم، تا بزرگترها، پدر و مادرهاو مسوولان، فضای جوانی را که خودشان هم یک روز در آن فضا بودند،به یاد بیاورند.

جوانی در دوره جوانی به خصوص در آغاز جوانی تمایلات وانگیزه هایی دارد: اولا چون در حال تکوین هویت جدید خود است،مایل است شخصیت جدید او به رسمیت شناخته بشود، که غالبا این اتفاق نمی افتد و پدر و مادرها جوان را در هویت و شخصیت جدید اوگویا به رسمیت نمی شناسند.

ثانیا :جوان احساسات و انگیزه هایی دارد; رشد جسمانی و روحی دارد; به دنیای تازه ای قدم گذاشته است که غالبا دوروبریها، خانواده، کسان، افراد در جامعه، از این دنیای جدید بی خبر و بی اطلاع می مانند، یا به آن بی اعتنایی می کنند; لذا جوان احساس تنهایی و غربت می کند. من مایلم این چیزها را بزرگترها بشنوند و مورد توجه قرار بدهند و دوره جوانی خودشان را به یاد بیاورند.

ثالثا :جوان در دوره جوانی چه اوایل بلوغ و چه بعدها با مجهولات زیادی روبه رو می شود; مسائل جدیدی برای او مطرح می شود که سؤال انگیز است، در ذهن او شبهه هاو استفهامهایی به وجود می آید که مایل است به این شبهه ها وسوالها و استفهامها پاسخ داده بشود; که در بسیاری از موارد، پاسخ بهنگام و دلنشین داده نمی شود لذا جوان احساس خلا و ابهام می کند.

رابعا :جوان احساس می کند در وجود او انرژیهای متراکمی وجود دارد توانایی هایی را در خود احساس می کند هم از لحاظجسمانی و هم از لحاظ فکری و ذهنی حقیقتا هم توانایی هایی که درجوان هست می تواند معجزه کند می تواند کوهها را جابه جا کند; اماجوان احساس می کند که از این نیروها و از این انرژی متراکم و ازاین توانایی های او بهره برداری نمی شود، لذا احساس بیهودگی واهمال می کند. خامسا جوان برای اولین بار با دنیای بزرگی دردوره جوانی مواجه می شود که این دنیا را تجربه نکرده و از این دنیا چیزهای زیادی نمی داند; بسیاری از حوادث زندگی برای او پیش می آید که تکلیف خودش را در مقابل آنها نمی داند; احساس می کند که احتیاج به راهنمایی و کمک فکری دارد; و از آنجا که پدر ومادرها غالبا اشتغال دارند; به جوان نمی رسند و این کمک فکری به او داده نمی شود; مراکزی که در این زمینه مسوولند، غالبا در جای لازم ودر نقطه نیاز حضور ندارند; لذا این کمک به او داده نمی شودو جوان احساس بی پناهی می کند. این احساسات در جوان ما به طورغالب وجود دارد; از یک طرف احساس تنهایی، از یک طرف احساس بی پناهی، از یک طرف احساس توانایی های فراوان و احساس این که ازاین توانایی ها استفاده نمی شود.

 نظر دهید »

ای از تبارسرخ ترین گلهای بهاری

09 خرداد 1394 توسط زهره مانده گاری اندانی


ای از تبار سرخ‌ترین گل‌های محمدی! تقویم‌ها در روز میلادت به تپش درمی‌آیند. درخت‌ها جوانه می‌زنند و تصویری از تو به وسعت تاریخ در ذهن خاموش زمین نقش‌می‌بندد.

روزی که حریری از ابر دور تو پیچانده بودند و فرشته ها بر گونه های نازکت بوسه می نوشتند؛ دست به دست جاری شدی تا به به آغوش پدررسیدی و او تو را «علی اکبر» نامید.

از همان لحظه بود که عطر وجودت را ملائک به تبرک بردند و از آن روز بود که شمشادها شاعر شدند و زیباترین کلمات را برای وصف تو در کنار هم چیدند و تا هنوز همه گل ها از ترنم نفس های تو شکوفا می شوند.

همه روزهای زندگی ات اردیبهشتی اند؛ چرا که از نسل آقای جوانان بهشت هستی وهم شبیه ترین گل سرخ به بهاری، بهاری که خود ریشه در طراوت گل های محمدی دارد.

ای از تبار خورشیدهای گل کرده بر نیزه!

بگذار سروها و نخل های خیابان «بنی هاشم» تو را ازخود بدانند و از شکوه قامت رشیدت به خود ببالند.

بگذار ماه از شانه های تو به آسمان برود و آفتاب از پیشانی خجسته تو سربلند شود.

تو از خانواده گل های سرخ هستی. از نسل پر طنین توفان های جوان. از قبیله سرفرازعشق، از سلسله کوه های فتح نشده؛ اما حالا وقت آن است تا نقاب از چهره ماهت برداری تا همه اسطوره های جهان به چشم های آسمانی ات ایمان بیاورند. تا نگاه معصوم تو در جان پرستوهای عاشق تکثیر شود. تا رد نگاهت به سرخ ترین خاک جهان برسد. به کربلای زیبایی ها.

… و آن روز حماسه وقتی شانه به شانه پدر قدم برمی داشتی؛ عطر پیغمبرانه ات در سلول های هوای داغ منتشر شد و شوری در جان ها پیچید و همه به اشتباه افتادند و از خود پرسیدند: رسول عشق اینجا چه می کند؟

حالا ولی در روز میلاد شکوهمندت، شاعران ترانه حماسی می خوانند و رودهای زلال به رقص آمده اند.

 

 نظر دهید »

یادت باشه....

05 خرداد 1394 توسط زهره مانده گاری اندانی

یادت باشه …دربابر هرجمله منفی ،دست  کم دوازده جمله مثبت بگی وهمیشه مراقب حرفهایی که می زنی باشی.

یادت باشه….راز تندرستی درداشتن ذهنی  آرومه ،اگه به فکر انتقام نباشی ،همیشه زخم های دلت رو،تازه نگه میداری.

یادت باشه….اگه کودکی توی خونه مورد محبت وتوجه قرارنگیره ،بی شک اون روجایی دیگه پیدا میکنه.

یادت باشه…..کینه ،آسیبی به شخصی که ازش کینه داری نمی زنه اما زندگیت رونابود می کنه پس ازقلبت بیرونش کن.

یادت باشه…. اگه “خسته ام واحساس خوبی ندارم"را از زندگیت حذف کنی نیمی از بیماری ها وخستگی هات رفع میشه.

یادت باشه…….هر صبح  دو انتخاب داری؛خوشحال باشی یا ناراحت.عزیزم حالاانتخاب توچیه؟

 2 نظر

همه ساکت....

05 خرداد 1394 توسط زهره مانده گاری اندانی

دنیا بداست،بی تو مکان بدی شده است

ای صاحب زمانه ،زمان بدی شده است

حتی پیامی از تو به اینجا نمی رسد

بعداز توباد،نامه رسان بدی شده اشت

برگرد ،تا هوای زمین را عوضکنی

حالا که نیستی ،خفقان بدی شده است

حالا که نیستی،همه ساکت نشسته اند

حتی زبان شعر ،زبان بدی شده است

ساعت به سرعت ونگران پیش می رود

این تیک تاک ها،هیجان بدی شده است

دست مرابگیر که یخ زدبدون تو

جان مرابگیر که جان بدی شده است.

 نظر دهید »

صلوات

05 خرداد 1394 توسط زهره مانده گاری اندانی

پیامبر گرامی (ص)فرمودند:در شب معراج چون به آسمان رسیدم ملکی را دیدم که هزار دست داشت ودرهردستی هزار انگشت آن ملک به کمک دستها وانگشتانش  مشغول حساب کردن وشمارش بود ؛

از جبرئیل پرسیدم :این ملک کیست؟وچه چیزی را حساب میکند ؟

جبرئیل گفت:این ملک موکل به دانه های باران است اومحاسبه میکند که چند قطره باران از آسمان به زمین نازل شده است.

پس من به آن ملک گفتم آیا میدانی از آغاز آفرینش تا کنون چند قطره باران به زمین نازل شده است؟

گفت یا رسول الله قسم به آن خدایی که تورا به حق فرستاده ،علاوه بر این که می دانم تاکنون چند قطره باران نازل شده است بلکه محل نزول  آنهارا نیز به تفکیک می دانم واز تعداد قطره های باران نازل شده بر بیابان ومعمور وبستانو…هم اطلاع دقیق دارم .

حضرت فرمودند من از این همه دقت متعجب شدم .آنگاه ملک گفت یا رسول الله با وجود این همه دقت ودست وانگشتان برای شمارش ،هنوز در محاسبه یک چیز ناتوان مانده ام .پرسیدم کدام چیز؟گفت"قومی ازامت شما که وقتی اسم مبارک شمارا می شنوند صلوات می فرستند ومن قدرت محاسبه ثواب  آن صلوات راندارم.(مستدرک الوسایل ص18-16)

 1 نظر
  • 1
  • ...
  • 16
  • 17
  • 18
  • 19
  • 20
  • ...
  • 21
  • ...
  • 22
  • 23
  • 24
  • ...
  • 25
  • ...
  • 26
  • 27
آبان 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30

شفق

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • دل نوشته
  • مناسبتها
    • معلم
  • دعا و نیایش
  • اخلاقی
  • روان شناسی
  • شهدا
  • سابقه نجم ثاقب
  • محرم
  • امام حسین(ع)این گونه بود
  • متفرقه
  • پژوهشی
  • حقوق والدین
  • شیوه های تبلیغی پیامبر(ص)

Random photo

محمد(ص)

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
ذکر روزهای هفته
تصاویر زیباسازی نایت اسکین

حدیث موضوعی

حدیث موضوعی

اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

سایت خدماتی بیست تولز


ریزگردها | روانشناسی
آموزش زبان | مسکن قزوین
کرمان | کوله پشتی
کد دعای فرج آقا امام زمان ( عج )
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس