بازتعریف شخصیت های عرفانی در ذیل انقلاب اسلامی
سؤال: شما از یک طرف میفرمائید ما امروز نمیخواهیم مثل مولوی و خواجه سعید ابیالخیر و یا جُنید و قشیری باشیم از طرفی میگوئید به سیرهی علمی و عملی حضرت امام خمینی باید رجوع کنید، در حالیکه امام هم از سیرهی همین عرفا حمایت میکنند و به نوعی هم همان سیره را توصیه میفرمایند با این که سلوک عملی برای کمک به انقلاب، وقت سلوک فردی را بسیار محدود میکند و از طرفی بدون سلوک فردی و خلوت هم نمیتوان روحیهی حضور معنوی در اجتماع را پیدا کرد، جمع این دو چگونه میشود؟ تا هم مباحث علمی با همان جامعیت علمی حضرت امام دنبال شود و هم مسائل سیاسی؟
جواب: آیت الله بهجت«رحمةاللهعلیه» صد سال پیش وظیفهی خود دیدند که در کنار دروس رسمیِ اساتید نجف اشرف، خدمت آیت الله قاضی برسند و در آن فضا سلوک خودشان را شکل دهند، حال سؤال بنده این است که اگر آیت الله بهجت بیست سال پیش به دنیا میآمدند و همعصر شما بودند چکار میکردند؟ صد سال پیش در آن فضا آیت الله بهجت چون میخواستند از شریعت الهی به صورت خاص استفاده کنند باید خدمت آقای قاضی میرفتند، حرف بنده اینجا است که امروز در این تاریخ اگر شما بخواهید آن سلوکی را پیدا کنید که صد سال پیش آن بزرگان به دست آوردند نباید در سلوک صد سال پیش متوقف شوید. صد سال پیش نه انقلاب اسلامی مطرح بود و نه این طور برخورد با غرب و با دشمن دین معنا میداد تا راه سلوک به صورت امروزیِ آن معنا بدهد. در آن زمان اگر کسی میخواست به صورت خاص از دین استفاده کند باید همین کاری را میکرد که آیت الله بهجت کردند و به آن نتایجی میرسید که امثال آیت الله بهجت رسیدند. ولی حرف ما این است که امروز اگر بخواهید به آن رجوعِ ملکوتی برسید نمیتوانید در چنین سلوکی، نسبت به دوستان انقلاب اسلامی و دشمنی با دشمنان انقلاب اسلامی بیتفاوت باشید و در این امر کوتاهی کنید وگرنه گرفتار همان سکولاریسمی میشوید که رهبری فرمودند. اگر ما امروز بخواهیم شخصیت عرفای قرن ششم و هفتم را دنبال کنیم باید بپرسیم اگر آنها امروز بودند چه کار میکردند؟ شما فکر میکنید مراتب الهی و ملکوتی آیت الله مشکینی از بقیهی عرفای بزرگ کمتر است؟ چه مشکلی بهوجود آمده که فرهنگ درستدیدن چنین عارفانی را نداریم و جنبهی سیاسی آنها را جزء سلوک عرفانی آنها نمیدانیم؟ ما در تاریخ گذشتهمان یک نوع عرفان خاص را شناختهایم و هنوز به همان روش اصالت میدهیم. بنده معتقد نیستم مقام ملکوتی آیت الله مشکینی کمتر از بقیهی عرفای بزرگی است که تاریخ به ما معرفی کرده است، از خود گذشتگیهای آن مرد بزرگ برای انقلاب اسلامی از بسیاری از خوندلهایی که اهل سلوک دارند کمتر نیست که بیشتر است. سلوک در مسیر امام خمینی«رضواناللهتعالیعلیه» از آیت الله مشکینی عارفی ساخت که اگر میخواهید به اهل دلی توسل پیدا کنید تجربه کنید که توسل به روح ایشان شما را تا کجاها جلو میبرد.
هنوز ما الفبای عارفشناسیِ سیصد سال پیش را در ذهن داریم، اگر عارف بودن به معنای تشبّه به پیامبر و اولیای معصوم است آیا اگر ما در زمان خودمان ،در انسانی همان بصیرت و تقوایِ همهجانبه را دیدیم نباید او را ولیّ الهی زمان خودمان بدانیم؟ آیا امام و مقام معظم رهبری با این ملاک جزء اولیاء الهی نیستند؟ و یا روح فرار از سیاست آنچنان ما را در حجاب برده که برای سلوک الی الله به دنبال کسان دیگر میگردیم؟ عرض بنده این نیست که وقتی میخواهید عارف سالکی باشید باید انقلابی باشید و اهل خلوت و نیایش نباشید، عرض بنده آن است که اگر میخواهید خلوت و ذکر شما نتیجهبخش باشد نباید نسبت به انقلاب اسلامی بیتفاوت باشید. بنده در دستگاه سلوکی حضرت امام«رضواناللهتعالیعلیه» الفبای رجوع به حق را در عرفان نظری و عملی خیلی زنده و متعالی میبینم. حضرت امام در اواخر عمر شریفشان تفسیر سوره حمد را در پنج جلسه به طور مختصر شروع کردند و در آن جلسات مختصر به نکات عرفانی بسیار دقیقی اشاره کردند که کار هر کس نبود و آنهایی هم که به این نکات آگاهی داشتند به جهت جوّ ضد عرفانیِ حوزه جرأت طرح آن را نداشتند. یکی از فضلا میفرمودند: وقتی حضرت امام این صحبتها را طرح کردند خیلی جا خوردم رفتم خدمت آقای طباطبایی«رحمةاللهعلیه» گفتم حاج آقا نظر شما چیست در مورد تفسیری که حضرت امام شروع کردند؟ علامه به آن آقا فرموده بودند غیر از حاج آقا روح الله اَحدی چنین جرأتی را نداشت که این موضوعات را مطرح کند. حقیقت این است که حضرت امام به اینجا رسیده که جهان بشری بخصوص شیعه، آمادگی فهم چنین معارفی را در کنار انقلابی به این بزرگی، پیدا کرده. بنا است از طریق حضرت امام شما چشمتان را باز کنید و جز حق در عالم نبینید و در دل چنین نگاهی آمریکا را به هیچ بگیرید و نور حق را در عالم حاکم کنید. حضرت امام در جلسهی آخر تفسیر سورهی حمد فرمودند آمدهاند به من میگویند که ما اینقدر کار کردیم تا حرف عرفا از حوزه بیرون رفت چرا شما دوباره اینها را زنده کردید. تعبیرشان این بود که گفتند فلانی که این بحثها را کرد به او گفتند چرا؟ گفت: بگذارید این کفریات به گوش همه برسد.
حضرت امام خمینی«رضواناللهتعالیعلیه» چنین انتظاری از شما دارند که وارد تاریخ جدیدی شوید که توان فهم دقیقترین نکات عرفانی را در کنار یک حیات اجتماعی و در یک حیات علمی در شما ایجاد میکند. طلبهی قویِ درسخوان، طلبهی اهل فکر و مباحثه، طلبهی اهل سلوک و عبادت و خلوت، طلبهی امروز انقلاب است و چنین طلبهای دارای برکات فوق العادهای است. مقام معظم رهبری در سفرشان به خراسان شمالی دوباره بحث فلسفه را مطرح کردند، و بر فلسفه صدرایی تأکید دارند زیرا آن فلسفه، فلسفهی ورود به عرفان است. (برگرفته از جزوه طلبه وعصر انقلاب اسلامی آقای طاهرزاده)